معنی قواعد انگلیسی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
قواعد. [ق َ ع ِ] (ع ص، اِ) ج ِ قاعد، زن بازایستاده از زه و غیره. || نهال خرما که تنه گرفته باشد. رجوع به قاعد شود. || ج ِ قاعده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء): و قواعدملک او مصون و محفوظ. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 82).
نبایدت که پریشان شود قواعد ملک
نگاه دار دل مردم از پریشانی.
سعدی.
- قواعدالبیت، اساس البیت. (اقرب الموارد). بنیادهای خانه. (منتهی الارب).
- قواعدالهودج، چهارچوب بر پهنای هوده. (منتهی الارب). رجوع به قاعده شود.
انگلیسی
انگلیسی. [اِ گ ِ] (ص نسبی) منسوب به انگلیس. || اهل انگلستان. || هر چیز ساخته شده در انگلستان. || زبان مردم انگلستان و ایالات متحده ٔ آمریکا و آن زبانی است هندواروپایی از شعب زبانهای انگلوساکسن و امروزه مهمترین زبان بین المللی است.
فرهنگ عمید
قاعده
مترادف و متضاد زبان فارسی
آداب، قوانین، مقررات
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع قاعده، بازایستاده
قواعد الهودج
بنلاد های خانه چارچوب های کجاوه
انگلیسی
(صفت) منسوب به انگلیس. از مردم انگلیس اهل انگلستان. جمع: انگلیسیان، هر چیز ساخته و پرداخته انگلستان، زبان مردم انگلستان.
فرهنگ معین
(قَ عِ) [ع.] (اِ.) جِ قاعده.
عربی به فارسی
درست نویسی , املا , املا صحیح
فارسی به عربی
فارسی به آلمانی
معادل ابجد
362